اولين كاري كه بايد انجام دهيد اين است كه خونسرد باشيد و شرايط خود را ارزيابي كنيد. درباره راهحلهايي فكر كنيد كه ممكن است در مشكلات رايج زندگي زناشويي شما تأثير داشته باشند. اين مثل معروف كه ميگويد «در و تخته با هم جورند» مثلي درست و بجاست. زماني كه همسرتان اشتباهي مرتكب ميشود، شما هم به همان اندازه مقصر هستيد. با اينكه عقيده داريد همسرتان مسبب ايجاد مشكلات است، عكسالعمل شما نيز عامل ديگري براي بهوجود آمدن آن مسئله است.
رفتارها و گفتارهاي منفي تنها به ضرر شما خواهد بود. بهمنظور جلوگيري از طلاق و حفظ زندگيتان، بايد از واكنش نشان دادن به رفتارهاي همسرتان بپرهيزيد و دست به انجام اقدامات ضروري كه زندگي شما را به حالت اول بازميگرداند، بزنيد. با وجود اين دلايل، انتقاد از روي عصبانيت هم فقط اوضاع را بدتر ميكند.
تغيير برخورد و رفتار كمك زيادي در مانع شدن از پايان يافتن زندگي زناشويي به شما ميكند. عواطف و احساسات شما در برابر همسرتان مطابق با رفتار شما با اوست و احساسات همسرتان در برابر شما براساس رفتاري است كه او با شما دارد. آيا تا به حال با ديگران با عشق، مهرباني و روشهاي متعهدانه برخورد كردهايد؟ شما نميتوانيد چگونگي تفكرات و احساسات همسرتان را كنترل كنيد، اما ميتوانيد واكنشهاي خود را نسبت به همسرتان تغيير دهيد. يادتان باشد تنها كسي كه ميتوانيد بر او كنترل داشته باشيد، فقط خودتان هستيد.
اغلب، زندگي زناشويي بهدليل گرفتاريهاي زن، نظير كار، فرزندان و مسئوليتهاي روزانه در نگهداري خانواده، تازگي خود را از دست ميدهد و باعث بيتوجهي به روابط زناشويي ميشود. وقتي رابطهاي به اين نقطه ميرسد،به راحتي از همسر خود دلسرد ميشويد و اجازه ميدهيد تا هر چيز پراهميت ديگري در زندگي جاي همسر و زندگي زناشوييتان را بگيرد. همچنين، در زندگيهايي كه به اين مرحله رسيده باشند، احتمال جدايي زوجها بيشتر است.
براي همسر خود وقت بگذاريد. بنشينيد و درباره مسائلي كه اتفاق افتاده بهطور طبيعي صحبت كنيد. درباره آنچه از زندگي مشتركتان ميخواهيد و به آن نياز داريد و آنچه عقيده داريد باعث مشكلات ميشوند، گفتوگو كنيد. گفتوگو كردن، مشاجره كردن و متهم كردن نيست.
به همان اندازه كه انسانها دستخوش تغيير ميشوند، زندگي زناشويي نيز دائما تغيير ميكند. بهمنظور حفظ زندگي مشتركتان بايد دلايلي كه باعث رسيدن به مرحله جدايي شده است را به درستي مورد ارزيابي قرار دهيد؛ مشكل هر چه باشد، اميدي براي حفظ زندگي وجود دارد.
اين رهنمودها در صورتي قادر خواهند بود در آغاز مسيري براي حفظ زندگي زناشويي به شما كمك كنند كه خود شما هم براي ممانعت از طلاق مصمم باشيد و شما در اين راه، نياز به طرحي قابل اطمينان خواهيد داشت.
«آيا براي نجات زندگي زناشويي اميدي هست؟» با بازديد از هر محكمهاي كه مربوط به طلاق يا ازدواج است، سؤال بالا براي شما پيش ميآيد. وقتي در بحبوحه پريشاني و ناراحتي قرار ميگيريد، گاهي يافتن يك راهحل، دشوار خواهد بود. اما پاسخ اين سؤال اين است كه «بله، در بيشتر موارد براي نجات زندگي اميدي هست».
بيشتر مشكلات ريشه در روابط بد يا عدمارتباط دارند، به همين دليل، بيشتر اوقات در زندگي مشترك وقتي يكي حرف طلاق را به ميان ميآورد، طرف مقابل كاملا غافلگير ميشود.
اجازه دهيد تا مثالي را عنوان كنم. زني، كه ما او را لورا ميناميم، به زمان بيشتري براي گفتوگو با شوهرش نياز دارد. شوهر او، كه او را مايك ميناميم، ممكن است شغلي داشته باشد كه احتياج به اضافهكاري زيادي داشته باشد، همچنين او سرگرميهايي دارد كه در اوقات بيكارياش به آنها ميپردازد، اما لورا در آنها شركت نميكند.
لورا به جاي صحبت كردن با مايك و به جاي اينكه به او بگويد كه دوست دارد زمان بيشتري را با هم بگذرانند، انتظار دارد مايك نياز او را درك كند و وقتي مايك متوجه اين موضوع نميشود، بسيار عصباني و رنجيده خاطر ميشود.
لورا بالاخره به مايك موضوع را گفت در حالي كه از او عصباني بود ولي مايك حتي دليل آن را هم نميدانست. چه اتفاقي افتاده بود كه يك مسئله كوچك تبديل به بحثي بزرگ شده بود؟ مايك حتي نميدانست مسئلهاي كه براي لورا مشكلي بزرگ است، بهوجود آمده. مشكل لورا و مايك چيزي است كه بيشتر زوجها در زندگي مشترك خود با آن دست به گريبان هستند و آن فقدان يك ارتباط ساده است كه به طرز غيرقابل كنترلي اختلافات را تشديد ميكند.
اين يك سناريوي ساختگي بود، اما به شما قول ميدهمچنين رويدادهايي هميشه و در همه خانوادهها پيش ميآيد. وقتي مشكلي كوچك مورد توجه قرار نگيرد، بدون اينكه متوجه شويد تبديل به مشكلي بزرگ، پيش رويتان ميشود.
آيا تا به حال به مشكلي جزئي اجازه دادهايد كه آنقدر بزرگ شود كه شما در برابر آن عكسالعملي جدي نشان دهيد؟ حتي اگر مشكلات زندگي بيش از حد بزرگ شده باشند هم هنوز اميدي براي نجات زندگي مشترك وجود دارد، به شرط آنكه براي حل مشكلات از ديگران كمك بگيريد.
كمك كنيد تا زندگيام را حفظ كنم
اگر دريابيد كه زندگي زناشوييتان در حال از دست رفتن است و آخرين چيزي كه شما ميخواهيد طلاق است، چه كاري ميتوانيد انجام دهيد؟ از شما ميخواهم بدانيد كه اميدي هست. بسياري از زندگيهاي زناشويي، فقط به خاطر اينكه زوجين ميخواهند خود را مصممتر از ديگري نشان دهند، به طرز وخيمي به شكست ميانجامد و پايان ميپذيرد.
اين پرسشها را از خود بپرسيد:
آيا رابطهاي درست برقرار ميكنيد؟
تنها تصميمي كه در ميان مسائلي كه زندگي مشترك شما را تهديد ميكند، هرگز نميتوانيد آن را عملي كنيد، فارغ شدن از برقراري ارتباطي تأثيرگذار است؛ ارتباطي نه با مجادله و تهديد، بلكه با درست گفتوگو كردن. يك ارتباط حقيقي تقريبا هميشه در زندگيهاي مشتركي كه آشفته هستند، از بين ميرود.
آيا به همسر خود احترام ميگذاريد؟
هميشه بين زوجهاي موفق احترام متقابل وجود دارد. رفتارهاي پر از نفرت و تعبيرات كوته نظرانه پر شور، باعث اهانت به همسر و ويران كردن عشق ميشود. شما نميتوانيد بياحتراميكردنهاي خود را مخفي كنيد زيرا اين مسئله از سخنان و رفتارهايتان آشكار ميشود.در اين زمان همسرتان نسبت به شما احساس يأس ميكند و هيچ كاري درست پيش نميرود؛ بدون احترام متقابل زندگي زناشويي سالمي نخواهيد داشت.
به چه ميزان متعهد هستيد؟
كار، دوستان، سرگرميها، كارهاي خانه، خانواده گسترده، همه و همه ليستي از مواردي است كه براي افراد متعهد اهميت دارد. در رأس اين ليست بايد زندگي زناشويي شما قرار بگيرد. دقت كنيد كه اجازه ندهيد كسي يا چيز ديگري قبل از زندگي زناشوييتان بيايد.
از مشكلات دوري نكنيد
هر چه بيشتر از مشكلات دوري كنيد، زندگي زناشوييتان بيش از پيش آسيب خواهد ديد. زندگيهاي مشتركي كه در نقطه شكست قرار دارند، همين حالا به يك طرح عملياتي نياز دارند. بهمنظور حفظ زندگي، شما به طرحي نياز داريد كه اجازه درك مشكلات و تمركز بر بازيابي عشق و تعهد را كه سابق بر اين جزئي از زندگي مشترك شما بوده، بدهد.
بياموزيد چگونه طرحي اثباتشده را به فعل دربياوريد و براي نجات زندگي مشترك خود بار ديگر به همسرتان بپيونديد؛ شما، همسرتان و زندگي مشتركتان شايستگي آن را داريد.
طبق آمارها، نيمي از ازدواجها در 7سال اول زندگي مشترك پايان ميپذيرد؛ اين بدين معناست كه نيمي از آنها به زندگي ادامه ميدهند. آيا زندگي شما هم تداوم خواهد داشت؟
او طلاق ميخواهد، اما من نه
همسرتان به شما گفته كه ميخواهد از شما جدا شود و شما را دچار سردرگمي كرده است.
شما خواهان طلاق نيستيد ولي نميدانيد چه اقدامي كنيد.
در دل احساس درد و رنج زيادي داريد، نه ميتوانيد چيزي بخوريد و نه ميتوانيد بخوابيد؛ حقيقت اين است كه شما آشكارا از انجام هر كاري ناتوان ميشويد.
در درجه اول، سعي كنيد خونسردي خود را حفظ كنيد و شرايط عادي را به زندگي خود بازگردانيد؛ شما به قرار گرفتن در يك وضعيت فكري مناسب، بهمنظور نجات زندگيتان از طلاق، نيازمنديد.در درجه دوم، نبايد تسليم شويد.
اگر تا به حال عشقي در زندگي مشتركتان وجود داشته، اين ارزش جنگيدن را دارد.براي پيدا كردن راهي براي حفظ زندگي، مسير همواري در پيش رو نداريم، اما هر تلاش با نفوذي در درازمدت مطمئنا شايسته زندگي زناشويي است.
![تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد](http://pichak.net/blogcod/zibasazi/06/image/pichak.net-09.gif)
نظرات شما عزیزان:
|