تو را از اعماق وجودم صدا مي کنم و از صميم قلبم با نهايت عجز ... از تو و مهر و لطف و عنايت هميشگي ات تمنا مي کنم کمکم کني و بگذاري که همه چيز به خوبي براي من پيش برود...و آنجايي که هيچ چيز در دست من نيست...و فقط قدرت بي کرانت مي تواند همه چيز را روبراه کند...تو با من باش مهربانا !
کمکم کن !
مشکلم را حل کن...!
تو را قسم به خدايي ات ! اي قدرتمند بي کران ...!
منتظر مهر و لطف بي نهايت تو هستم اي بي کران مهربان و اي خداي متعال و قدرتمند من !
تو را سپاس براي همه ي مهرباني هايت...!
منتظرم !
منتظر پاسخي شيرين ... به شيريني تمام مهرباني هايت هستم ...!
خدايا !
چشم براهم .............................!
چشم براه مهر بي حد و نهايت و هميشگي توام اي مهربان !
مهربان من ! ...خداي من !...همراهم بمان ...که...سخت دلتنگم...
شب است...
و...
تنهايم.............
راه مي روم...چشمانم به زمين زير پايم خيره اند...باد سردي به صورتم مي خورد...
مسير طولاني اي را از ميان درختان صف کشيده مي گذرانم...
عصر جمعه ست...با خود حرف مي زنم...
چه تنهايي تلخي..
و چه دل تنگي...
کاش مي توانستم براي هميشه پرواز کنم...يا جان دهم...يا به آنجا روم...که زمين و زمينيان نباشند...
که...
سخت دلگيرم ...
که...
سخت دلتنگم...
......
...
..
.
نظرات شما عزیزان:
|